توضیحات
دانشکده الهیات، معارف اسلامی و ارشاد
پایاننامه دوره کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و الهیات
گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی
بررسی شمول قاعده فقهی نفی سبیل بر سلطه فرهنگی
استاد راهنما:
دکتر اصغرآقا مهدوی
استاد مشاور:
دکتر محمد هادی همایون
دانشجو:
بهنام کربلایی رضایی
خرداد ۱۳۹۳
چکیده
یکی از قواعد فقهی دین مبین اسلام که از اصول حاکم بر سیاست روابط مسلمین با دیگر ملل است، قاعدهی «نفی سبیل» میباشد. دین اسلام برای پیروانش چنان اعتبار و عزتی قائل است که به هیچ وجه اجازه نمیدهد در روابط پیروانش با غیر مسلمین نشانهای از علو و برتری آنها وجود داشته باشد. اطلاق این قاعده حاکی از آن است که سلطه و سبیل کفار در عالم تشریع و حجت و تکوین بر مسلمین نفی شده است. پذیرش نفی سلطه در عالم تکوین بدین معنا است که با اعتقاد و ایمان مسلمین به اصول و ارزشهای غنی اسلام و التزام به آثار این ایمان، سلطه و قدرت روحی و معنوی کفار بر آنها منفی خواهد بود. بدون شک مهمترین عنصری که میتواند باعث عزت و اقتدار و یا ذلت و سرافکندگی یک مکتب و ملت باشد، عنصر فرهنگ و میزان غنای فرهنگی آن است. اساساً فرهنگ به منزلهی جان و روح هر جامعهای محسوب میشود و جوانب دیگر همچون سیاست و اقتصاد و… فرع بر آن است. جهان بینیها، عقاید و آداب و رسوم و ارزشها و نیز ساختارها و دستاوردهای تمدنی در حقیقت باطن و ظاهر فرهنگ و شأنی از آن محسوب میشوند. تمدن امروزی در معنای جامع خود، حامل مبانی فرهنگی اومانیستی و مادی با مختصاتی ویژه است که این مختصات و ویژگیهای فرهنگی ناسازگار با فرهنگ دینی میباشند. در این پایان نامه برآنیم با روش توصیفی– تحلیلی، جلوههای حاکمیت فرهنگ کفر به معنای عمیق آن را در شرائط فعلی دنیا نشان دهیم و اثبات کنیم که اطلاق قاعدهی نفی سبیل، نفی سبیل فرهنگی را نیز در بر میگیرد. بنابراین در شرایط کنونی لازم است با آشنایی کامل با این دو فرهنگ و اعتقاد و عمل به دستورات مبین اسلام، فرهنگ کفر را در جامعه اسلامی از بین برده و زمینهی هرگونه سیطره و سلطهی کفار را از میان ببریم و بدین وسیله موجبات حفظ عزت و استقلال امت اسلامی را فراهم کنیم.
کلمات کلیدی: قاعدهی فقهی، نفی سبیل، کفار، فرهنگ، تمدن، سلطه فرهنگی
العنوان: دراسه حول شمولیّه قاعده نفی السّبیل الفقهیّه علی السلطه الثقافیّه
الأستاذ المشرف : الدکتور أصغرآقا مهدوی
الأستاذ المساعد : الدکتور محمّدهادی همایون
الطّالب : بهنام کربلائی رضائی
الفرع الدّراسی : الإلهیّات والدراسات الإسلامیه، اختصاص الفقه ومبادئ القانون الإسلامی
ملخص
تُعتبر قاعده نفی السّبیل من قواعد فقه الشّریعه الإسلامیّه وهی من الأصول السائده علی سیاسه العلاقات بین المسلمین فی الأمم المختلفه والشریعه المقدّسه تُکرم المنتمین إلیها إکراماً بحیث لا تتیح لهم تعزیز العلاقات مع الکفّار إن کانوا یریدون السّلطه علی المسلمین. یظهر من إطلاق القاعده أنّ سلطه الکفّار وعلوّهم علی المسلمین ممنوعه، تشریعیّه کانت أم تکوینیّه. أمّا التکوینیّه فلأنّ الاعتقاد بأصول الشریعه والالتزام بقیمها الرّاقیه و آثارها یمنع السلطه المعنویّه من قبل الکفّار علی المسلمین. لاشک أنّ الثّقافه ونسبه ثرائها من أهمّ العناصر الّتی تَضمن کرامه الأمّه واقتدارها أو تؤدّی إلی ذلّتها وفی الحقیقه تعدّ الثقافه بمنزله الرّوح للمجتمع الإنسانیّ وسائر الأبعاد من السّیاسه والاقتصاد و… متفرّعه علیها. بعباره أخری، یمکننا القول: إنّ الأیدیولوجیّا والعقائد والتّقالید والقیم وأیضاً البنی التحتیه والإنجازات الحضاریّه کلّها تعدّ من ظواهر الثقافه و بواطنها. فی یومنا هذا، الثّقافه بجامع معنیها، تَحمل مبانی الثّقافه الأنسانویه والإلحادیّه مع إحداثیّاتها الخاصّه وهذه الإحداثیّات والمیزات الثّقافیّه لا تلائم الثّقافه الدّینیّه.
تتناول هذه الأطروحه عبر المنهج الوصفی – التّحلیلیّ، مسألتین. أولاً إرائه مظاهر من سلطه ثقافه الکفر فی الظّروف الحالیّه فی العالم .وثانیاً: إثبات أنّ إطلاق قاعده نفی السبیلْ یشمل نفی السبیل الثّقافیّ .علی هذا، یبدو أنّه من الضّروریّ فی الظّروف الحالیّه، التعرّف علی هاتین الثّقافتین والالتزام بأوامر الشّریعه المقدّسه وبمساعده هذین الجناحین، بإمکاننا مکافحه ثقافه الکفر فی المجتمع الإسلامیّ و مزایله أیّ مجال لِسُلطته وبالتالی حفظ کرامه المجتمع الإسلامیّ واکتفائه الذاتی تجاه الکفّار.
الکلمات الرئیسه : القاعده الفقهیّه، نفی السبیل، الکفّار، الثقافه، الحضاره، السلطه الثقافیّه
Abstract
Regarded as one of the principles of Islamic jurisprudence dominating Muslim’s relations with other nations, “Nafi-e-Sabil” signifies the considerable attention that Islam has given to non-supremacy of non-believers on Muslims. The generality of “Nafi-e-Sabil” indicates that dominance of non-believers in both generation and legislation spheres is negated. According to Muslims’ conviction about the Islamic rules and rich values and their commitment to the outcomes of the faith, any domination of non-believers is doomed to failure. Undoubtedly, the culture is the most important element that provides dignity or disgrace for a nation and school. Basically, culture is the soul of a society and other dimensions such as politics and economy are related to culture. Worldviews, beliefs, customs and values are the ingredients and structure and civilization achievements are the surface of the culture. Today, civilization in its comprehensive meaning is involved with humanistic and materialistic features which are not conforming with religious culture. Applying the analytic-descriptive method, the thesis seeks to show the signs of governance of blasphemy in the true sense of the world and verify that “Nafi-e-Sabil” also includes “cultural Nafi-e-sabil”. Therefore, it is necessary to know both cultures completely and act according to Islamic direction, wipe the culture of blasphemy out and eliminate any capacity for its domination and afford the dignity of Islamic Uma.
Keywords: Jurisprudential maxim, “Nafi-e-Sabil”, Atheists, Culture, Civilization, Cultural domination.
Imam Sadiq University
Faculty of Islamic Studies, Theology and Guidance
Jurisprudence and Principle of Islamic Law
Title:
The study of jurisprudential maxim of “negation of way” and
the cultural dominance.
Supervisor:
Dr. Asghar agha Mahdavi
Advisor:
Dr. Mohammad hadi Homayoon
Student:
Behnam Karbalaei Rezaei
June 2014