توضیحات
دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد
گرایش اقتصاد مالی
پایاننامه کارشناسیارشد رشته معارف اسلامی و اقتصاد
نقش سرمایه اجتماعی در رشد اقتصادی: مطالعه تطبیقی در اقتصاد اسلامی و اقتصاد متعارف
استاد راهنما:جناب آقای دکتر کامران ندری
استاد مشاور:جناب آقای دکتر محمّد مهدی عسگری
دانشجو: حامد عبّاسی
شهریور ۱۳۹۲
چکیده فارسی:
در این تحقیق، ابتدا به تعاریف مختلف درباب سرمایه اجتماعی از نگاه دانشمندان و نظریه پردازان غربی پرداخته شده است. پس از آن شباهتها و تفاوتهای سرمایه اجتماعی با دیگر سرمایهها بیان گردیدهو اثرات سرمایه اجتماعی بر درآمد ملی به دو طریق مستقیم و غیر مستقیم احصاء شده است. اثرات غیر مستقیم سرمایه اجتماعی عبارتند از تأثیر بر عملکرد دولت، توسعه روستایی، سلامتی، سرمایه انسانی، کاهش اطّلاعات نامتقارن در جامعه. در ادامه نقش مستقیم سرمایه اجتماعی در تئوریها و مدلهای رشد اقتصادی مورد مداقّه قرار گرفته و پس از ارزیابیهای صورت گرفته، مصادیق سرمایه اجتماعی در تئوری های غربی که بر اقتصاد تأثیر دارند، احصاء گردیده است.
سپس سعیشده تا نگاه اسلام درباره سرمایه اجتماعی موثّر بر درآمد ملّی استخراج گردد. در همین راستا، به بررسی نگاه اسلام نسبت به ثروت و درآمد و تولید آن پرداخته و همچنین به ضرورت تولید آن در جامعه اسلامیاشاره شده است. به دنبال آن سرمایه های اجتماعی موثّر بر درآمد و ثروت در جامعه احصاء گردیده است. با بررسیهای صورت گرفته، میتوان مصادیق سرمایه اجتماعیدر اسلام را در سه حوزه سرمایه اجتماعی عمومی، سرمایه اجتماعی در بین فعّالان اقتصادی و سرمایه اجتماعی مشترک بین آن دو تقسیمبندی نمود.
در قسمت بعد به رویکرد مقایسهای درباره ثروت از منظر دین مبین اسلام و متفکّرین غربی پرداخته شده است. با عنایت به مطالب مطرح شده در تحقیق، نتیجه حاصل شد که تولید ثروت از منظر هر دو نگاه غرب و اسلام مطلوبیت داشته، امّا در نگاه غربی هیچ محدودیتیبرای تولید و مصرف ثروت در نظر گرفته نشده است. این در حالی است که از منظر اسلام، تولید ثروت در چارچوب قوانین شریعت بلامانعو مطلوب میباشد و مصرف آن نیز در صورتی که اسراف و تبذیر نباشد فاقد مشکل است امّا مطلوب است افراد در حدّ کفاف خویش مصرف نمایند و مازادبر آن را انفاق نمایند.همچنین در پایان، مقایسهای تطبیقی میان سرمایه موثّر بر درآمد ملّی از منظر متفکّرین غربی صورت گرفته که نتیجه آن بیان کننده این مطلب بود که با وجود مشترکات زیاد در زمینهمصادیق سرمایه اجتماعی موثّر بر تولید ثروت در هر دو دیدگاه، نظیر ایجاد اعتماد و صداقت در جامعه، میزان اهمیت برای دیگران، مخالفت با فساد و روابط اجتماعی، صفات مذکور از منظر اسلام بالذّات مطلوب میباشد ولی از منظر غرب، صفات مذکور به دلیل تأثیر و منافع آن محبوبیت دارند. همچنین میتوان بیان نمود، دیدگاه اسلامی با در نظر گرفتن سرمایههای معنوی، دید جامعتری را نسبت به دیدگاه متفکّرین غربیارائه نموده است.
واژگان کلیدی: تولید ثروت، درآمد ملّی، رشد اقتصادی، رزق، فقر، اسلام، سرمایه اجتماعی
الخلاصه:
إنَّ هذا البحث یهتمّ بالتعاریف المختلفه فی موضوع رأس المال الاجتماعی من وجهه نظر الخبراء الغربیّینأولاً، ثمَ یؤکّد أوّله ثم یؤکّد علی وجوه الشبه و الافتراق بین رأس المال الاجتماعی و الأنواع الأخری من رأس المال، ثمّ یحصیالآثار المباشره و غیر المباشره لرأس المال الاجتماعی علی الدخل القومی. إنَّ الآثار المباشره لرأس المال الاجتماعی هی التأثیر علی عمل الحکومه، و التطویر الریفی،و الصحّه، و رأس المال البشری، و تخفیض المعلومات غیر المتماثله فی المجتمع. و یستمرّ البحث مشیرا إلی الدور المباشر لرأس المال الاجتماعی فی النظریات و نماذج النموّ الاقتصادی، ثم یحصی المصادیق المؤثره علی الاقتصاد لرأس المال الاجتماعی فی النظریات الغربیّه.
ثم یسعی لوصف وجهه نظر الإسلام فی موضوع رأس المال الاجتماعی المؤثر علی الدخل القومی، و لذلک یهتمّ بدراسه وجهه نظر الإسلام فی موضوع الثروه و الدخل و إنتاجها، و یشار إلی ضروره إنتاجها فی المجتمع الإسلامی. ثمّ تُحصی رؤوس الأموال الاجتماعیه المؤثره علی الدخل و الثروه فی المجتمع. و مع الدراسات المنجزه حتی الآن، یمکن أن یُقسَّم رأس المال الاجتماعی فی الإسلام إلی ثلاثه مجالات: رأس المال الاجتماعی العامّ و رأس المال الاجتماعی بین النشطاء الاقتصادیین، و رأس المال الاجتماعی المشترک بینهما.
و فی القسم اللاحق یهتمّ البحث بنهج تطبیقی حول موضوع الثروه من وجهه نظر الإسلام و المفکّرین الغربیین. الآراء الّتی عرضت فی البحث تنتج إلی فائده إنتاج الثروه فی الرأیین، و لکن لا حدَّ لإنتاج الثروه و استهلاکها من وجهه النظر الغربیّه، فی حین أنَّ إنتاج الثروه فی إطار الشریعه الإسلامیه مرغوب فیه من وجهه نظر الإسلام ولکن استهلاکها یجوز فی حاله عدم الإسراف و التبذیر، و النموذج المثالی للناس هو الاستهلاک بحدّ الکفایه و إنفاق ما زاد علیها. و فی القسم الأخیر من البحث أجریت دراسه تطبیقیه فی موضوع رأس المال المؤثر علی الدخل القومی من وجهه نظر الإسلام و المفکّرین الغربیین، و خلصت الدراسه إلی أنَّه مع وجود کثیر من المشترکات فی مصادیق رأس المال الاجتماعی المؤثر علی إنتاج الثروه فی الرأیین مثل خلق الثقه و الصدق فی المجتمع، و أهمیه الآخرین، و المکافحهالفساد و العلاقات الاجتماعیه؛ فائده هذه المصادیق ذاتیه من وجهه نظر الإسلام، بینما فائدتها فی الرأی الغربی لا تکون ذاتیه بل تکون من أجل تأثیرها و منافعها. و أیضاً یمکن أن یقال إنَّ الرأی الإسلامی أکثر شمولاً من ذلک الغربی لاشتماله علی رؤوس الأموال المعنویه.
الکلمات الرئیسیه: إنتاج الثروه، الدخل القومی ، الرزق، الفقر، الغنی، الإسلام، رأس المال الاجتماعی.
Abstract:
In this dissertation, we firsttake a look at the various definitions concerning social capital discussed by Western theorists. The similarities and differences between social capital and other types of capital have been compared and the effects of social capital on national income have been recognized in two ways: direct and indirect. Indirect effects include the impact of social capital on the performance of the government, rural development, health, human capital,and reduction of asymmetric information in the community. Then the examples of social capital that have an impact on the growth of economy were introduced.
Next we derive the social capital from Islamic point of views. In this regard, we consider Islamic view about wealth and income, and production. We conclude that creation of wealth is desirable and Islam encourages people to create wealth in society. Then we introduce types of social capitals that have effects on the creation of wealth according to Islamic teachings. The investigation shows examples of social capital in Islam including general social capital, social capital among entrepreneurs and the social capital shared between the two.
In the last part, a comparison between Islamic and Western social capital is performed. The conclusion was that creation of wealth is permissible and desirable according to both ideologies, but Islam places some limitations on consumption. According to Islam, it is desirable but not compulsive to spend the surplus wealth of your need on charity. Also there is a lot of common ground between instances of social capital in Islam and the West like honesty in society, giving importance to others, opposing corruption and social relationships. But according to Islam, These capitals are good independently, but from the perspective of the West, they are popular due to their effectiveness and benefits. The Islamic perspective with regard to intangible assets, has a more comprehensive view than what is provided by Western scholars .
Key words: Wealth Creation, GDP, Economic Growth, Someday, Poverty, Islamic Scholars, Social Capital
Imam Sadiq University
Islamic Studies and Economics Faculty
The Master of Science Thesis in Financial Economics
The Role of Social Capital in Economic Growth: A Comparative Study of Islamic Economy and Western Economic Theory
Supervisor:
Dr. Kamran Nadri
Advisor:
Dr. Mohammad Mahdi Asghari
Student:
Hamed Abbasi
September 2013
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.