توضیحات
دانشکده الهیات، معارف اسلامی و ارشاد
رساله دورهیِ دکتری رشته فلسفه و کلام
بررسی جایگاه تشکیک وجود در روش فلسفی ملاصدرا
استاد راهنما:
آیت الله سید حسن مصطفوی
اساتید مشاور:
دکتر بیوک علیزاده
دکتر رضا اکبری
دانشجو:
سید میثم بهشتی نژاد
شهریور۱۳۹۲
چکیده
ملاصدرا در حکمتِ متعالیه، از روشهایِ مختلفِ جلبِ معرفت مثل وحی (نقل)، شهود و عقل در کنارِ هم بهره برده است، یعنی از روشهایی که معمولاً چنین تصور میشده که هر یک به مکتبِ فکریِ خاصی اختصاص دارد، همچنین صدرا در آثارِ خود از کتبِ بسیار متعدد و متنوعی بهره برده است به نوعی که هر یک از این کتب به اندیشمندانی متعلق است که ممکن است حتی از اصحابِ نظامهایِ فکریِ متمایزی مثلِ فلسفهیِ مشاء، عرفان و … شناخته شوند، از همه مهمتر اینکه صدرا در مواردِ متعددی، در یک مسألهیِ فلسفی خاص مواضعِ متعددی گرفته بدونِ اینکه مشخصاًً از یکی دفاع کرده و دیگر موارد را نفی کند و این مواضع نیز معمولاً با آرائی که در نظامهایِ مختلفِ فکری ارائه میشود همخوانی دارد.
همهیِ این موارد موجب شده عدهای عملکردِ صدرا را نوعی التقاط برشمردهاند و عدهای نیز ضمنِ تأکید بر مواردِ بازگفته به نوعی آن را از محسناتِ حکمتِ متعالیه برشمردهاند و معتقدند از آنجا که صدرا در حکمتِ متعالیه از الگویِ پژوهشیِ ویژهای بهره میبرد، این نوع عملکردِ او به انسجامِ حکمتِ متعالیه ضربهای نمیزند. اما در اینکه این الگویِ پژوهشی چیست، ایدههایِ متعددی از سویِ صدراپژوهان ارائه شده است.
در این میان محقق با بررسی محتواییِ آثارِ صدرا به این ایده راه یافته که صدرا متناسب با مبانیِ هستیشناسانه، انسانشناسانه و معرفتشناسانهیِ خودش، ملزَم بوده که چنین روشی را در فلسفهاش پیش گیرد، او با توجه به مشکَّک و مرتبهمند دانستنِ عوالِم و انسان و ادراکاتِ او ملزَم بوده متناسب با مراتبی که انسان در عالَم به خود اختصاص میدهد و ادراکاتی که در آن مرحله تحصیل میکند، نظریهپردازی کند و همین موجب شده در آثار ملاصدرا، در بسیاری از مسائلِ فلسفی، متناسب با این مراتب مواضعِ متعددی وجود داشته باشد.
تصریحات صدرا ما را به این نتیجه میرساند که صدرا هم خود به لحاظِ وجودی مراحل و مراتبی را متناسب با آنچه پیشبینی میشد از سر گذرانده و هم برایِ مخاطب مراحلِ مشابهی را پیشبینیمیکند و هم مبانیِ او اقتضایِ فلسفهای دارایِ مراتب –سه مرتبهای- را دارد. برایِ سنجشِ صحتِ این تلقی از روشِ صدرا، در پنج مسأله از مهمترین مسائلِ فلسفی، به اقتضایِ الگویِ پیشنهادی به دنبالِ یافتنِ سه موضعِ مرتبهمند در هر مورد بودیم که نتیجهیِ نسبتاً مطلوبی داشت به نحوی که محقق را برایِ پذیرشِ این الگو قانع ساخت.
کلمات کلیدی:
ملاصدرا، نظامِ فکری، فلسفهیِ مشاء، عرفان، حکمتِ متعالیه، تشکیکِ وجود، وحی، شهود، عقل، برهان، عقلِ منوَّر، وجود، ماهیت، روشِ تشکیکی، روشِ مرتبهمند، الگویِ پژوهشی سازوار
الخلاصه
صدرالمتألهین قد استفاد فی الحکمه المتعالیه من طرق المختلفه لجلب المعرفه من الوحی (النقل) و الشهود و العقل، جنباً لجنب، ای من الطرق التی یتصور ان کل واحد منهم یختص بمشربٍ متمیزه، کما استفاد من الکتب المتعدده المتکثره التی ایهم یتعلق بالمتفکرین الذین هم ینتمون بمشارب الفکریه المتمایزه کفلسفه المشاء و العرفان و … . اهم من ذلک، ان صدرالمتألهین فی موارد متکثره یأخذ مواضع متعدده دون ان ینفی البعض، و کل واحدٍ من هذه المواضع ینسجم مع مشربٍ خاص دون آخر.
کل ما ذکر انتهی الی ان البعض قد عدّوا هذه الطریقه التی انتهج بها صدرالمتألهین نوعاً من الالتقاط بینما البعض قد عدّوا هذه الطریقه من محاسن الحکمهالمتعالیه و اعتقدوا لأن صدرالمتألهین قد اتبع منهجاً خاصاً منتظماً، هذه لا یقدح فی انسجام الحکمهالمتعالیه. فی هذا الاطار فی جواب «ما هو المنهج الذی اتبعه الصدرا؟» نواجه مع النظرات المتکثره من ذوی الانظار.
الباحث بعد الفحص فی الحکمهالمتعالیه و فی کتب الصدرا انتمی الی نظریه خاصه، لبه أن منهج صدرالمتألهین فی الفلسفه یتناسب مع المبادی الفکریه التی ابتنی علیها الحکمهالمتعالیه و یتوافق مع معارف المطروحه هناک حول الوجود و الانسان و ادراکاته، لأن صدرالمتألهین کان یعتقد بتشکیک العالَم و ایضاً کان یعتقد بتشکیک مراتب الانسان بناء علی مرتبه التی کان الانسان یستقر فیها من العالَم و ایضاً کان یعتقد بتشکیک مدرکاتِه فی هذه المراتب، و کل مرتبه من هذه المراتب له اقتضائات خاصه، اذن کان یلزم علیه أن یطرح فلسفته لمراتب متعدده متناسباً مع المراتب التی مخاطبونه یختصون بأنفسهم فی العالم لذا نواجه فی آثار الصدرا مع مواضع متعدده فی الکثیر من الموضوعات الفلسفیه التی کل منها یتناسب مع مرتبه من العالم.
الفحص فی مصرحاتِ الصدرا یشیر بأن صدرا قد مضی ثلاثه مراحل وجودیه فی حیاته، متناسباً مع المراتب الثلاثه التی یطرح فی فلسفته للعالَم و الانسان و الادراکات، کما یشیر تصریحاته أنه یقترح لمخاطبیه أن یکون سیرهم الوجودی یشمل ثلاثه مراحل کما یقتضی مبانیه الحکمیه، فلسفه ذی مراتب الثلاثه.
فی النهایه لان نعلم هل یصح هذا التلقی حول منهج صدرالمتألهین فی الحکمه المتعالیه، انتخبنا خمساً من اهم مسائل الفلسفه، و تتبعنا فی آثاره لنعلمَ هل اتخذ فی کل واحدٍ منها ثلاثه مواضع متناسباً مع القالب المقترح فی هذه الاطروحه التی تکون کل موضعٍ متناسب لمرتبه من العالَم و … و اخیراً النتایج ارضی الباحث فی قبول هذا المعتقد.
اللغات الاساسیه
صدر المتألهین، مشرب، الفلسفه المشائیه، العرفان، الحکمه المتعالیه، التشکیک، الوحی، الشهود، العقل، البرهان، العقل المنور، الوجود، الماهیه، المنهج التشکیکی، المنهج ذو المراتب، منهج البحثی المنسجم.
Abstract
Sadra in his philosophy has used different ways of obtaining knowledge such as revelation, Intuition and reason. It means that he has used from various ways that usually were thought each one belongs to special paradigm, together in his philosophy. Also Sadra has used in his works from too many different books which each one belongs to a thinker who is recognized as follower of different paradigms such as peripatetic philosophy, mysticism,…
More important, we can find in many cases in Sadras philosophy, different responses to a same problem unable to know which one is his special view for he does not specify which one should be rejected. It is noticeable that any one of these responses is related to a different paradigm from the other.
All of these resulted that some has known Sadras method as a kind of eclectic method. Contrarily some know this character as a positive feature of his philosophy. They believe this method does not conflict with the coherence of his philosophy because he is following a coherent researching model. But what is this researching model, there are several models which offered by Sadra followers.
In this dissertation, researcher proposes a new model. This model is that Sadras method is adequate with his ontological, anthropological and epistemological foundations. Sadra whom believe world, human being and his percepts are modulatable, required to describe a world according to several stages each one proportionate to a stage that his audience is met and according to his perceptions in that stage. So we face in Sadras works with different answers to a same problem which each one is proportionate to a stage which his audiences are met.
The explanations of Sadra about his life shows that he has faced in his life with three stages as prospected. Also we find in his works that he prospect same stages for audiences of his philosophy. Moreover as explained before his philosophy require to be in three stages.
To know if this model of Sadras method is defendable or not the researcher in this dissertation has studied Sadras works in five fundamental problems to know if he according to proposed model has three opinion in each problem or not. The consequences satisfied researcher to accept the proposed model.
Key words:
Mulla Sadra, paradigm, Peripatetic philosophy, mysticism, theosophy, modulation of being, revelation, intuition, reason, argument, lightened reason, being, essence, modulated method, coherent researching model, phased method.
Imam Sadiq (A.S.) University
Faculty of Islamic Studies, Theology and Guidance
Dissertation submitted in fulfillment of the requirements for the degree of
Doctor of philosophy (Ph.D) in philosophy and theology
The role of modulation of being (tashkik al-wujud) in philosophical method of Mulla Sadra
Supervisor:
Ayatollah Seyyed Hasan Mustafavi
Advisor:
Dr.Reza Akbari
Dr. Boyouk Alizade
Student:
Seyyed Meysam Beheshti nejad
September 2013
۴۴۶