توضیحات
دانشکده معارف اسلامی و حقوق
پایاننامه کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و حقوق
گرایش حقوق عمومی
حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه در حقوق اساسی ایران و آمریکا
استاد راهنما
جناب آقای دکتر فرید محسنی
استاد مشاور
جناب آقای دکتر توکل حبیب زاده
دانشجو
حسین عبداللهی
شهریور ۱۳۹۱
چکیده
نقش بیبدیل و کلان قوای سهگانه در اِعمال حاکمیت و پیوستگی سه حوزهی: تقنین، اجرا و قضا؛ منجر بدان میشود که تنظیم صحیح، دقیق و نظاممند این ارکان کلان حاکمیتی، عاملی مؤثر جهت پیشرفت امور و ترقی کشورها لحاظ شده و نتیجتاً کثرت و استمرار بروز اختلافات میان این قوا در تمامی نظامها، بویژه نظام حقوقی ایران، تأثیراتی سوء، بر کارآیی نظام بگذارد. از این سو، این پایاننامه، با محور قراردادن «قانون اساسی» و سایر منابع حقوق اساسی در دو نظام حقوقی ایران و امریکا؛ اقدام به بازشناسی، ارائهی تعریف و تبیین مکانیسمهای اِعمال تنظیم روابط قوا؛ یعنی مکانیسم درونی (تنظیم دورنی) و مکانیسم بیرونی (تنظیم بیرونی) نموده و نهایتاً بر مبحث «حل اختلاف» میان قوا، وارد شده است. این نوشتار، در آسیبشناسی اولین روش تنظیمی (مکانیسم درونی)، با تمرکز بر مصادیق عینی اختلافات؛ به اثبات عدم کارآمدی صرف این روش، جهت تنظیم روابط قوا پرداخته و از این مساله، ضرورت شناسایی و تعریف عاملی جهت تنظیم «بیرونی» قوا (مکانیسم بیرونی) و سپس حل اختلاف را استخراج نموده است. پایاننامهی پیش رو، پس از اثبات ضرورت وجود این عامل، به تشخیص «مرجع یا مراجع تنظیم بیرونی قوا و حل اختلاف» پرداخته و در بررسی موردی، علل و ابزارهای حلاختلاف و تنظیم بیرونی قوا را احصاء و در بوتهی نقد قرار داده است. در نظام حقوقی ایران، از آن سو که «مقام رهبری» عنصر مشروعیتبخش به قوا و نتیجتاً مافوق آنهاست، مرجع اصلی حل اختلاف و تنظیم روابط قوا بهحساب میآید. در نظام حقوقی امریکا نیز، «رئیس جمهور» (با توجه به نقش رئیس کشوری وی)، «دیوان عالی» و «گروههای ذینفوذ و احزاب سیاسی» این کشور، بعنوان مراجع مؤثر بر قوای سهگانه و تنظیم روابط آنان تلقی میگردد که مراجع مذکور در هر دو نظام، از ابزارهای خاص خود جهت اِعمال این صلاحیت، برخوردار میباشند. در این پایاننامه، تحلیل ابعاد حقوقی موضوع (با تمرکز به نگاه تطبیقی) بر ما آشکار نمود که ویژگیهای حقوق اساسی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی ایران، ظرفیتها و پتانسیلهای مناسبی جهت کارآمدی روشهای تنظیم روابط قوا بویژه تنظیم بیرونی آن، فراهم نموده، که نظامهای حقوق اساسی لیبرالی چون امریکا، فاقد این ظرفیتها بشمار میروند.
واژگان کلیدی: حل اختلاف و تنظیم روابط قوا- مقام رهبری (ولایت فقیه)- رئیس جمهور امریکا- دیوان عالی امریکا
العنوان: حل الخلافات وتنظیم العلاقات بین السلطات الثلاثه فی الحقوق الأساسیه فی إیران والولایات المتحده
الباحث: حسین عبداللهی
الأستاذ المشرف: الدکتور فرید محسنی
الأستاذ المساعد: الدکتور توکل حبیب زاده
الفرع الدراسی: الدراسات الإسلامیه والحقوق
الخلاصه
إن الدور الفرید والکلی للسلطات الثلاثه فی ممارسه السیاده والإستمراریه لملجالات التشریعیه والتنفیذیه والقضائیه یؤدی إلی أن یعتبر تنظیم هذه الأرکان الکلیه للحکومه بصحه وبدقه وبمنهجیه عاملاً من أجل تطویر وتقدم البلاد. ولکن وبالتالی إستمرار الصراعات بین هذه السلطات فی جمیع الأنظمه وخاصه النظام القانونی الإیرانی سیکون له عواقب سلبیه علی فاعلیه النظام. ولذک تحاول هذه الأطروحه الترکیز علی الدستور وغیره من مصادر الحقوق الأساسیه فی النظام القانونی الإیرانی والأمریکی لتبین و تعرف آلیات تنظیم العلاقات بین السلطات یعنی الآلیات الداخلیه والخارجیه، وفی النهایه تدرس هذه الأطروحه قضیه الخلافات بین السلطات. وتسعی هذه الرساله أن تثبت عدم فاعلیه الأسلوب الأول (الآلیه الداخلیه) من أجل تنظیم العلاقات بین السلطات وحده من خلال الترکیز على المصادیق الملموسه للخلافات. وقد أکتشف من خلال هذه القضیه أن تحدید وتعریف عاملٍ لتنظیم السلطات الخارجیه(الآلیه الخارجیه) وأیضا لحل الخلافات أمر ضروری.
و بعد إثبات ضروره هذا العامل تتناول هذه الأطروحه «المصدر أو المصادر لتنظیم السطات الخارجیه ولحلّ الخلافات» وفی دراسه مصداقیه تبین وتنتقد عوامل وآلیات حل الخلافات وتنظیم السلطات الخارجیه. فی النظام القانونی الإیرانی «قائد الثوره» کعنصر لشرعیه السلطات یعتبر المصدر الرئیسی لحل الخلافات وتنظیم العلاقات بین السلطات. وفی النظام القانونی الأمریکی، رئیس الجمهوریه (کرئیس الدوله)، والمحکمه العلیا، والجماعات المؤثره والأحزاب السیاسیه تعتبر المصادر المؤثره علی السلطات الثلاثه. ولکل هذه المصادر فی کلا النظامین أدوات خاصه لتطبیق هذه الصلاحیه.
إن تحلیل الجوانب القانونیه للقضیه (ترکیزاً علی دراسه تطبیقیه) کشف لنا أن خصائص الحقوق الأساسیه للجمهوریه الإسلامیه الإیرانیه قد وفّرت القدرات والإمکانات الکافیه لأن تکون أسالیب تنظیم العلاقات بین السلطات فعّاله وکفاءه؛ قدرات التی تفتقرها الأنظمه الدستوریه اللیبرالیه مثل الولایات المتحده.
الکلمات الأساسیه: حل الخلافات وتنظیم العلاقات بین السلطات، قائد الثوره (ولایه الفقیه)، الرئیس الأمریکی، المحکمه العلیا للولایات المتحده.
Abstract:
The unique role of the three branches of government in exercising power and the connection among Legislation, Execution and Judiciary lead to the fact that the systematic, correct and precise arrangement of these pillars of the Government is considered an affective factor in dealing with state affairs and therefore, the continuity of disagreement among these branches in all systems, especially Iran’s Legal System, has an adverse effect on the system’s efficiency. Therefore, this thesis – through focusing on “constitution” and other sources of constitutional law in Iran and U.S.A legal system- presents a definition and the mechanisms ,both internal and external, of regulating the relations among the branches of government and finally presents a discussion regarding “how to resolve dispute’s” among three branches of government .Focusing on objective evidences of disagreements, this essay analyses the first regulated method (internal mechanism) and proves lack of efficacy of this method in regulating the relations among branches of government and proves the necessity of recognition and definition of an “external” factor to regulate those relations in order to resolve disagreements.
Having proved the necessity of this factor, this thesis is analyzing the authority or authorities of external regulation of the three branches of government and the authority to resolve disagreements, and through a case study, it recognizes and criticizes the causes and tools of resolving disputes and regulating the three branches externally. Because in Iran’s legal system, the “supreme leader” legitimizes the three branches of government and, therefore, is their superior, and is the final authority of resolving disagreements. In U.S.A legal system, “the president” (due to his state role),” the supreme court” and “political parties and pressure groups are considered as influential authorities regulating the three branches of government and regulating the relations among them. In these two different legal systems, the above-mentioned authorities have their own special tools to enforce thiscompetence. In this thesis, the analysis of legal dimensions of this issue (focusing on comparative view) has made this point clear to us that the specifications of I.R.I constitution provides suitable capacities and potentials for an efficient regulation (especially an external one) of the relation among the three branches, a fact that is absent in the liberal constitutions such as that of the U.S.
Keywords: resolving disagreements and regulating the relations of the three branches of government-supreme leader (the rule of jurisprudent)-U.S president-U.S supreme court
Imam Sadiq University
Faculty of Islamic Studies & Law
A Thesis Presented for the Degree of Master of Science in Law
(Public Law)
The Resolving Disagreements and Regulating the Relations of the Three Branches of Government in Constitutional Law of Iran and U.S
Supervisor:
Farid Mohseni (PH.D)
Adviser:
Tavakol Habibzadeh (PH.D)
Student:
Hossein Abdollahi
August 2012