توضیحات
دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات
پایاننامه دوره کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات (گرایش مطالعات سیاستگذاری)
فلسفه و فرانظریههای دانش ارتباطات؛
درآمدی بر چارچوب اسلامی
مهدی یوسفی
استاد راهنما:
دکتر ابراهیم فیاض
استاد مشاور:
دکتر حمید مولانا
شهریور ۱۳۸۹
با گذشت قریب به نیم قرن از شروع مطالعات ارتباطی نوین، این دانش کماکان با چالشها و مسائل هویتی رو به رو است. چالشهایی که به دلیل سیالیت بسیار زیاد رشته در دورههای تاریخی مختلف در چارچوبها و ادبیات متفاوتی بازتولید شده است. مطالعه نظاممند این چالشها و فراهم آوردن چارچوبهای نظری لازم برای پاسخ به آنها اهمیتی حیاتی برای رشته ارتباطات دارد. این در حالی است که چنین چارچوبهایی هنوز شکل نگرفته و این سؤالات کمتر مورد توجه بوده است. پایاننامه حاضر – با در نظر گرفتن دیدگاههای ارتباطپژوهان و نیز سؤالات عمومیتر ناظر به یک رشته دانشگاهی- به احصای مهمترین سؤالات و چالشهای هویتی رشته ارتباطات و پاسخ به آنها میپردازد. این چالشها در قالب سه سؤال صورتبندی میشود: ۱- جریانهای اصلی در تاریخنگاری ارتباطات کدامند؟؛ ۲- آیا ارتباطات یک حوزه است و یا یک رشته و یا دانشی فراتر از این دوگانه؟؛ ۳- دانش ارتباطات چه نوع مطالعات میانرشتهای را شامل میشود؟
این پایاننامه پیشنهاد میکند یک زیر حوزهی مطالعاتی در رشته ارتباطات تحت عنوان «فلسفه ارتباطات» تأسیس گردد. فلسفه ارتباطات، حوزهای از دانش گستردهی ارتباطات است که به مطالعهی عقلانی ارتباطات بما هو ارتباطات میپردازد. همچنین، فلسفه ارتباطات را میتوان دانش عقلانی مطالعه هر آنچه که درباره ارتباطات پیشفرض گرفته شده است دانست. این حوزه متکفل احصای سؤالات هویتی و بنیادین مربوط به رشته، پرداختن نظاممند به این مسائل و ترویج و جا انداختن این بنیانها و چارچوبها برای مجموعه ارتباطپژوهان میباشد. اگر ارتباطات میخواهد به سمت رشتهشدن حرکت کند و بر آشفتگی نظری درون خود غلبه کند، بیشک «فلسفه ارتباطات» است که سکان حرکت را در دست خواهد گرفت. همچنین در تولید دانش اسلامی و بومی ارتباطات نیز نقش اصلی را ایفا میکند. در ادامه، دو چارچوب «فلسفه مضاف ارتباطات» و «فلسفه ارتباطات به عنوان فرانظریهورزی» برای این زیر حوزهی مطالعاتی پیشنهاد شده و بسط مییابد. نهایتاً، یک چارچوب اسلامی برای بحث از فلسفه ارتباطات پیشنهاد میشود.
کلمات کلیدی: هویت رشته ارتباطات، تاریخنگاری دانش ارتباطات، میانرشتگی ارتباطات، فلسفه ارتباطات، ارتباطات اسلامی
العنوان: الفلسفه والنظریات الفوقیه فی دراسات الإعلام؛ مقدّمه إلى النظام الإسلامی
الأستاذ المشرف: الدکتور إبراهیم فیاض
الأستاذ المساعد: الدکتور حمید مولانا
الطالب: مهدی یوسفی
الفرع الدراسی: الدراسات الإسلامیه و الثقافه و الإعلام
الخلاصه:
بعد نصف قرن من بدء الدراسات الحدیثه للتواصل، ما یزال هذا المجال یصارع تحدّیات الهویّه وقضایاها. وبسبب المرونه الکبیره لهذا المجال، تمّت إعاده إنتاج هذه التحدیات فی نطاقات أدبیه على مرّ عقود مختلفه تطوّر فیها هذا المجال. وبالرغم من أن التحلیل المنهجی لهذه التحدیات، وتهیئه الإطارات النظریه الملائمه للتعامل معها یعدّان أمرین ضروریّین لمجال دراسات الإعلام، إلا أنّ هذه المسائل لم تلق الاهتمام الکافی بحیث بات هذا المجال یفتقر إلى هذه الأطر. وهذه الأطروحه، التی تأخذ بعین الاعتبار وجهات نظر عدد من علماء الإعلام بالإضافه إلى المسائل العامّه المتعلّقه بأی مجال دراسی آخر، تحاول تعریف أکثر المسائل أهمیه بالإضافه إلى التحدّیات الموجوده فی دراسه هذا المجال، کما وتحاول التعامل معها من زاویه هویّه دراسات الإعلام کمجال قائم بحدّ ذاته. وتندرج هذه المسائل فی إطار ثلاثه أسئله رئیسیه:
- ما هی التیارات الأساسیه فی علم التأریخ الخاص بهذا المجال؟
- هل تعدّ دراسات التواصل “مجالاً” أم أنها “سلوک”، أم هی أمر یفوق هذین الاحتمالین؟
- ما جدوى تداخل الاختصاصات فی دراسات الإعلام؟
تقترح هذه الأطروحه إنشاء فرع ثانوی لاختصاص “فلسلفه الإعلام” فی مجال الإعلام بمجمله. ففلسفه الإعلام قد تکون فرعًا ثانویًا للدراسه (الفلسفیه) المنطقیه “للاعلام بحدّ ذاته” (الذی یعدّ جوهر الإعلام). وبمعنى آخر، یتناول هذا الفرع الثانوی دراسه الأفکار المسبقه، والافتراضات، وکلّ ما یمکن تناوله فی مجال الإعلام. ویخدم هذا الفرع الثانوی هدفاً یتجلّى فی التعریف بالمسائل الهامّه المتعلّقه بهویّه المجال والتعامل المنهجی معها، فضلاً عن الترویج للأطر المستخلصه من علماء الإعلام بمجملهم. وإذا ما کان الهدف من دراسات الإعلام أن تصبح سلوکاً جدیداً یتخطّى انقساماته النظریه الداخلیه، فإن فلسفه الإعلام کفیله بتحدید مسارها. وبالإضافه إلى ذلک، تضطلع الفلسفه بالدور الأهم فی إنتاج معرفه إسلامیه أصلیه بأمور التواصل. وبذلک، فقد تمّ اقتراح نطاقی “فلسفه الإعلام المضافه” و “فلسفه النظریات الفوقیه فی الإعلام” وتطویرهما لخدمه هذا المجال. وفی النهایه، تمّ اقتراح إطار عمل إسلامی لفلسفه الإعلام الإسلامیه.
المصطلحات الرئیسه:
هویّه دراسات الإعلام، علم تأریخ دراسات الإعلام، تداخل الاختصاصات فی الإعلام، فلسفه الإعلام، الإعلام الإسلامی.
Abstract:
After more than half a century from the beginning of the modern study of communication, this field of study still struggles with the challenges and issues of identity. Due to the high degree of flexibility in the field, these challenges have been reproduced in various literatures and frameworks throughout decade. Even though a systematic analysis of these challenges and preparation of necessary theoretical frameworks to deal with them are crucial for the field of communication studies, such questions were not in the center of the attention and the field still suffers from lacking these frameworks. This thesis- taking into consideration the views of scholars of communication as well as the general questions about any field of study- tries to identify the most important questions and challenges and addresses them by considering the identity of communication studies as a field. These challenges are formulated in three main questions: 1) What are the main trends in the historiography of the field? 2) Are the communication studies a “field” or “discipline” or something beyond this dichotomy? 3) What is the interdisciplinary essence of the communication studies?
This thesis suggests establishing a subfield of “philosophy of communication” in the field of communication. Philosophy of communication can be defined as a subfield of the rational (philosophical) study of “the communication in itself” (the essence of communication). In other words, this subfield is a rational study of whatever preconceptions and assumptions related to the field of communication. This subfield serves to identify the crucial identity-related questions of the field and to systematically address them as well as promote the resulted frameworks for all scholars of the communication. If the communication studies needs to be an established discipline which can overcome its internal theoretical incoherency, it is the philosophy of communication which defines its path. Further, it plays an important role in producing indigenous Islamic knowledge of communication. Then, the two frameworks of the “Mozaph philosophy of communication” and the “philosophy of communication as meta-theorizing” were suggested and developed for this subfield. Finally, an Islamic framework was proposed for the Islamic philosophy of communication.
Keywords: Identity of Communication Studies, Historiography of Communication Studies, Interdisciplinarity of Communication, Philosophy of Communication, Islamic Communication
Imam Sadiq University
Faculty of Islamic Studies and Culture and Communication
Continuous M.A thesis in Islamic Studies and Culture and Communication field
Policy Making Studies Area
The Philosophy and Meta-Theories of Communication Studies;
An Introduction to the Islamic Framework
Supervisor:
Ibrahim Fayyaz
Adviser:
Hamid Mowlana
Student:
Mahdi Yousefi
September, 2010