توضیحات
دانشگاه امام صادق علیهالسلام
دانشکده الهیات، معارف اسلامی و ارشاد
پایاننامه کارشناسی ارشد
گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی
جایگاه واقعهی عاشورا در فقه امامیّه
استاد راهنما:
حجّتالاسلام دکتر حسینعلی سعدی
استاد مشاور:
حجّتالاسلام دکتر سیّد علی حسینی
دانشجو:
محمّدمهدی پوروهاب
شهریور ۱۳۹۰
چکیده
یکی از ابعاد جریان عاشورا که کمتر به آن پرداخته شده است، بررسی این واقعهی عظیم به عنوان بخشی از سیرهی عملی امام حسین است. میدانیم که سیرهی معصوم حجّت شرعی و یکی از منابع مهمّ استنباط احکام فقهی است، لکن تنها تعداد معدودی از فقها به قیام امام حسین متعرّض شده و آن را مورد بحث و احیاناً استناد فقهی قرار دادهاند. نوشتار حاضر درصدد تبیین و تحلیل ریشهها و عوامل عدم استناد فقها به جریان عاشوراست. یکی از دلایل این عدم استناد، که توسّط برخی مطرح شده، ادّعای «عدم انطباق با موازین فقهی» است. در این راستا ابتدا مواردی که نسبت به قیام امام مورد اشکال فقهی قرار گرفته، مطرح شده و سپس با ادلّهی فقهی ثابت شده که این عدم انطباق، در مورد قیام امام وارد نیست. در ادامه، «تکلیف شخصی بودن»، بهعنوان دلیل دیگری بر عدم استناد مطرح شده و مورد تحلیل فقهی قرار گرفته و این دلیل نیز رد شده است. در پایان پس از ردّ دلایل عدم استناد، فقه عاشورایی امام خمینی بهعنوان نمونهی بارزی از امکان استناد فقهی به این واقعهی عظیم و الگوپذیری از آن در فقه سیاسی خویش، بهویژه در خلق انقلاب اسلامی ایران، مورد بحث قرار گرفته و امکان استناد فقهی به واقعهی عاشورا اثبات شده است.
کلیدواژهها: عاشورا، فقه عاشورایی، امام حسین، تهلکه، فقه امام خمینی
عنوان البحث: مکانه واقعه الطف فی فقه الإمامیه
الباحث: محمدمهدی پوروهاب
الأستاذ المشرف: حجهالإسلام الدکتور سعدی
الأستاذ المساعد: حجهالإسلام الدکتور حسینی
الفرع الدراسی: الدراسات الإسلامیه و الشریعه
الخلاصه
تُعدّ دراسه واقعه الطف العظیمه کجزء من السیره العملیه للإمام الحسینعلیهالسلام و هی إحدی الأبعاد المغفوله التی ما تعرض لها بالدراسه کما ینبغی لها.
و بما أنّ سیره المعصوم علیه السلام حجه شرعیه حیث تعتبر إحدی المصادر الهامّه فی استنباط الأحکام الفقهیه لکن هناک القلیل من الفقهاء تناولوا قیام الإمام الحسین علیه السلام و درسوها و استندوا بها استناداً فقهیاً.
تهدف هذه الدراسه إلی تبیین و تحلیل جذور علل عدم استناد الفقهاء بحادثه عاشوراء، أحد ادلّه عدم الاستناد الّذی طرحه البعض هو ادّعاء عدم انطباق هذا الاستناد علی المعاییر الفقهیه و من هذا المنطلق فی البدایه طرحنا الإشکالات الفقهیه التی وُجِّهت إلی الاستناد بقیام الإمام الحسینعلیهالسلام و بعد ذلک أثبتنا بالأدله الفقهیه عدم ورود (صحّه) هذه الإشکالات علی عدم الإنطباق و من ثَمّ طرحنا إشکالیه کون القیام تکلیفاً شخصیاً للإمام کدلیلٍ آخر علی عدم الاستناد و حلّلنا تحلیلاً فقهیاً و رددنا علیها.
فی النهایه بعد الرّد علی أدلّه عدم الاستناد، درسنا الفقه العاشورائی للإمام الخمینی(ره) کنموذجٍ بارز من إمکانیه الاستناد الفقهی بهذه الواقعه العظیمه و تأسّی الإمام بهذه الحادثه فی فقهه السیاسی خاصهً فی إثاره الثوره الإسلامیه و علی هذا أثبتنا إمکانیه الاستناد الفقهی بحادثه عاشوراء.
المفردات الرئیسه: عاشوراء، الفقه العاشورائی، الإمام الحسینعلیهالسلام، التهلکه، فقه الإمام الخمینی(ره)
Abstract:
One of the aspects of the event of Ashura which has been paid less attention to, is Ashura as a part of practical way of Imam Husain (PBVH). Clearly, Imam Husain’s practical way as an innocent Imam’s practical way is a religious proof and also an important source of inference in jurisprudential rulings. But, only a small number of jurists have discussed the uprising of Imam Husain (PBVH) and maybe have cited this event in jurisprudence.
The present thesis tries to analyze and explain the origins, and causes of inattention of jurists to the event of Ashura. One of the reasons for this issue, considered by some scholars, is the claim of “inconformity with the standards of jurisprudence”. In this regard, some cases which has been juridically objected rather to the uprising of Imam (PBVH) are discussed and then it is proved with juridical reasons that the claim of the inconformity about the uprising of Imam (PBVH) is not correct.
Then, the “personal duty” of Imam as another reason of inattention to the event of Ashura is discussed, analyzed and rejected. Finally after rejecting these reasons, the Ashura-based jurisprudence of Imam Khomeini’s thought as a symbol of the possibility of jurisprudence citation to the big event of Ashura is discussed and the possibility of jurisprudence is proved. This thesis also discusses the modeling of Ashura in the Imam Khomeini’s political jurisprudence and Islamic Revolution of Iran.
Keywords: Ashura, Ashura Jurisprudence, Imam Husain (PBVH), Bane, Imam Khomeini Jurisprudence
Imam Sadiq (P.B.U.H) University
Faculty of Islamic Studies, Theology and Guidance
Jurisprudence and Principle of Islamic Law
Status of event of Ashura in imami jurisprudence
Supervisor:
Dr. HosseinAli Saadi
Advisor:
Dr. SeyyedAli Hosseini
Student:
MohammadMahdi Pourvahab
September 2011