توضیحات
دانشگاه امام صادق علیه السلام
دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات
گرایش مطالعات سیاستگذاری
گفتمان مهندسی فرهنگی در بیانات رهبری و نقشه مهندسی فرهنگی کشور
استاد راهنما: دکتر حسن بشیر
استاد مشاور: دکتر محمد هادی همایون
دانشجو: محمد جواد کاظمی منصورآباد
تیرماه ۱۳۹۴
چکیده:
فرهنگ، به عنوان جهت بخش ذهنیتها، گرایشها و تعیین کننده رفتار افراد و جامعه، اهمیتی محوری در عرصههای مختلف هر جامعه دارد. در جمهوری اسلامی ایران، با توجه به ماهیت، رسالت و آرمان فرهنگیِ نظام، فرهنگ را میتوان از مختصات ذاتی و مزیتهای راهبردی و سرنوشتساز کشور برشمرد. از آنجایی که تحقق اهداف کشور، مستلزم تأمین کارکردهای فرهنگی است، هدایت و بهرهگیری مؤثر و هدفمند عرصه فرهنگی کشور، ضرورتی اساسی بهشمار میآید. در اینخصوص، ضمن اهمیت بازشناسی، اصلاح و ارتقابخشی نظام فرهنگ و جهت بخشی آن با هویت اسلامی-ایرانی، ضرورت دارد در گستره ای کلان، همه شئون و مناسبات نظامهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور مبتنی بر فرهنگِ مهندسیشده، مورد بازطراحی قرار گیرند تا کل ساختارها و سازوکارهای کشور، همسو با اهداف فرهنگی، انسجام واحد یابند.
در این پژوهش، در ابتدا با توجه به مناقشات مفهومی موجود، موضوع مهندسی فرهنگی در ارتباط با مدیریت و سیاستگذاری فرهنگی، تبیین شده است. در اینخصوص، مدیریت به جهت عهدهدار بودن وظیفه اجرا، از مهندسی به معنای طراحیِ ساختارها و سازوکارها، قابل تفکیک است که البته ضمن تفاوت حوزه دانشی، در فرآیندی کلنگر و سیستمی، مکمّل هم بهشمار میآیند.
در ادامه نیز مبتنی بر «روش عملیاتی تحلیل گفتمان» (پدام)، بیانات رهبری و نقشه مهندسی فرهنگی کشور مورد تحلیل واقع شده که مقایسه دالهایمرکزی و مؤلفههایگفتمانی استخراج شده، نشان از آن دارد که باوجود برخی از تفاوتهای جزئی و نیز نقدهای موجود، دو متن یادشده در موضوع «مهندسی فرهنگی کشور» از یک گفتمان واحد برخوردار هستند. در این خصوص، با جمع بندی مؤلفههایگفتمانیِ مهندسی فرهنگی کشور-شامل: کلاننگر، مدیریتپذیر، فرهنگبنیان، رسالتگرا، دینمدار، کارآمدساز، اشرافمند، جامعنگر، مشارکتجو، صیانتبخش، هدایتگر، انسجامبخش و نظارتمند- «الگوی مفهومیِ مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» تدوین شده است. در پایان نیز در میان گفتمانهای سیاستفرهنگی موجود در سطوح فراملی و ملی، جایگاه گفتمان مهندسی فرهنگی کشور به عنوان گفتمانی «ایدئولوژیک»(دینی-ارزشی) و نیز «دولتی»- حمایت و هدایت، نه تصدّی گری- تبیین گردیده است.
واژگان کلیدی: مدیریت فرهنگی، سیاستگذاری فرهنگی، مهندسی فرهنگ، مهندسی فرهنگی، نقشه مهندسی فرهنگی کشور، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مقام معظم رهبری، تحلیل گفتمان.
العنوان: تحلیل الخطاب للهندسه الثقافیه فی کلمات سماحه القائد الإمام الخامنئی و الخریطه الهندسه الثقافیه للجمهوریه الإسلامیه الإیرانیه
الأستاذ المُشرف: الدکتور حسن بشیر
الأستاذ المساعد: الدکتور محمدهادی همایون
الباحث: محمدجواد کاظمی منصورآباد
الفرع الدراسی: الدراسات الإسلامیه والثقافه و الإعلام
المُلخّص:
هناک دورأساسی للثقافه، فی کل مجتمع فی کافه المجالات کأداه لتوجیه الذهنیات و الانتماءات و کمُؤطّر لسلوک الأشخاص و المجتمع. و فی الجمهوریه الإسلامیه فی إیران، یمکن أن تعَد الثقافه من میزاتها الذاتیه و فوائدها الإستراتیجیه التی تقرر مصیر البلد و ذلک علی أساس هویتها و مسؤولیتها و منشوداتها الثقافیه. و بما أنّ البلوغ إلی أهداف البلد یحتاج إلی إنجاز الوظائف الثقافیه، فإن ترشید المجال الثقافی فی البلد و استخدامه المؤثر و المصمَم یصبح ضروره أساسیه. لهذا و بجانب الأهمیه لتجدید الدراسه فی هذا الموضوع و إصلاح و تعزیز نظام الثقافه و ترشیده علی أساس الهویه الإسلامیه و الإیرانیه، بات من الضروری أن تصمَم من جدید جمیع الشؤون و العلاقات المعنیه بالأنظمه الثقافیه و الاجتماعیه و السیاسیه و الاقتصادیه فی نطاق واسع اعتماداً علی الثقافه المهندَسه. فلو تمّ هذا التصمیم الجدید، ستنسجم کلُّ هیاکل البلد و طرائق العمل فیه مع البعض وفقاً للأهداف الثقافیه.
فی بدایه هذا البحث و حسب النقاشات المفهومیه الموجوده، تم تبیین الهندسه الثقافیه مرتبطهً بالإداره الثقافیه و تصمیم السیاسات الثقافیه. و تبقی هناک نقطه ألا و هی التمییز بین الإداره و بین الهندسه (بمعنی تصمیم الهیاکل و طرائق العمل) لأن الإداره تتکفل وظیفه التنفیذ؛ ولکنه بجانب هذا الفرق فی المجال المعرفی، فی عملیه تعمیمیه و منهجیه یُعد کلُّ واحد منهما مُکملاً للآخر.
بعد ذلک تم تحلیل کلمات سماحه القائد الإمام الخامنئی و خریطه الهندسه الثقافیه للبلد، مبنیهً علی “المنهج العملی لتحلیل الخطاب”(PDAM). و بالرغم من وجود بعض الفروق الجزئیه و الانتقادات المطروحه فی هذا المجال، فإنّ الخطاب المطروح فی کلا المصدرین ینّم عن سیاده خطاب واحد علی کلا المصدرین فی موضوع “الهندسه الثقافیه فی إیران”. ثم تمّ تدوین “النمط المفهومی للهندسه الثقافیه للجمهوریه الإسلامیه فی إیران” بجمع المکونات الخطابیه للهندسه الثقافیه التی تشمل: الرؤیه العامّه، القابله للإداره، المعتمده علی الثقافه و المسؤولیه و الدین، ذات کفاءه، الجامعه، المتعاونه، المحافظه، الترشیدیّه، المنسجمه للرصد. أخیراً تمّ تبیین مکانه الخطاب للهندسه الثقافیه من بین سائر الخطابات للسیاسات الثقافیه، علی الصعید الدولی و الداخلی، کخطاب ایدئولوجی (دینی-قیمی) و حکومی- الحکومه بمنزله الداعم و الهادی و لا الزعیم.
الکلمات الدلیله: الإداره الثقافیه، صنع السیاسات الثقافیه، هندسه الثقافه، الهندسه الثقافیه، خریطه الهندسه الثقافیه للبلد، المجلس العالی للثوره الثقافیه، الإمام الخامنئی، تحلیل الخطاب.
Abstract:
Culture, which has impact upon mentality and attitude of society and its members, holds a pivotal role in any given society. In regard to the nature, purpose and cultural ideals of the Islamic Republic of Iran, culture could be counted amongst its inherent components as well as its strategic advantages. Due to the fact that fulfilling the objectives of the country requires the realization of its cultural functions, it is of high necessity to manage the culture in a purpose-oriented manner. In order to help social structures and mechanisms coherently accord with the cultural purposes, it is necessary for all cultural, social, political and economic systems to be redesigned based on a properly engineered culture. To this end, creating a well-integrated structure that follows an Islamic direction is required.
At the outset of the research, while considering the current controversies, culture engineering is explained in conjunction to cultural management and that of policy making. In this respect, the management differs from cultural engineering in that the first concerns itself with the administration in practice, while the second primarily pertains to the process of designing the structures and mechanisms. This, however, doesn’t mean that they are sharply separated; rather they are, in a holistic and systemic view, complicating each other.
Next, based upon Practical Discourse Analysis Method (PDAM), the Supreme Leader’s lectures and sayings and the map of cultural engineering of the Iran are analyzed. Then, putting aside some insignificant discrepancies, it concluded that the nodal points and discursive components of them follow the same line as it exists in culture engineering. In this sense, by summing up the discursive components of engineering Iran’s culture, namely their being comprehensive, manageable, culture-based, religious, purpose-oriented, all- covering, efficient, participant, protective, integrating, supervising and prescriptive, the conceptual model of the I.R. of Iran’s cultural engineering is formulated. Finally, the position of the discourse of engineering Iran’s culture in comparison to the other discourses currently practiced are explained.
Keywords: Cultural Management, Cultural Public Policy, Engineering Culture, Cultural Engineering, The Map of Engineering Iran’s Culture, the Supreme Council of Cultural Revolution, the Supreme Leader of Iran, Discourse Analysis.
Imam Sadiq University
Faculty of Islamic Studies and Culture and Communication
Continuous M.A thesis in Islamic Studies and Culture and Communication Field
Policy Studies Area
Discourse Analysis of Cultural Engineering through the Speeches of Imam Khamenei, The Leader of Islamic Republic of Iran and The Map of Iran’s Cultural Engineering
Supervisor: Dr. Hassan Bashir
Advisor: Dr. Mohammad Hadi Homayoon
Student: Mohammad Javad Kazemi Mansourabad
July 2015