توضیحات
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و اقتصاد
گرایش اقتصاد شهری- منطقهای
تحلیل نظری سطح بهینه عدم توازنهای منطقهای در نظریه اقتصاد اسلامی
استاد راهنما
دکتر محمدمهدی عسگری
استاد مشاور
دکتر حجتالله عبدالملکی
دانشجو
علی موحدیکیا
مهر ۱۳۹۱
چکیده:
برقراری عدالت از بزرگترین اهدافی است که انسان در پی تحقق آن در جامعه بشری بوده است؛ اما تحقق این خواست فطری نیاز به نگرشی در بستر جامعه و محیط طبیعی دارد. هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سئوال است که براساس مباحث مربوط به عدالت اقتصادی از منظر اسلام چه حد از عدمتوازنهای منطقهای پذیرفته میباشد. و به طور کلی سطح بهینه عدم توازنهای منطقهای را با چه معیارهایی میتوان برآورد کرد؟
برای پاسخ به این سؤال ابتدا سعی شد از طریق مطالعات کتابخانهای، ادبیات مربوط به عدالت، عدالت اجتماعی- اقتصادی از منظر اسلام، عدم توازنهای منطقهای و عدالت جغرافیایی گردآوری شود، تا براساس آن عوامل موثر بر عدالت اقتصادی- جغرافیایی استخراج شوند. در گام بعد با بهرهگیری از معیارهای عدالت اقتصادی اسلامی و در نظر گرفتن الزامات جغرافیایی، پنج معیار اصلی عدالت اقتصادی- جغرافیایی از منظر اسلام استخراج شد که شامل: ۱٫ حفظ جایگاه قوامی اموال در مصرف؛ ۲٫ حداکثرسازی قابلیت تولید و نمو منابع تولید؛ ۳٫ حق برخورداری برابر و عادلانه از منابع و ثروتهای طبیعی؛ ۴٫رعایت قواعد سهمبری عوامل تولید؛ ۵٫ رفع نیازهای اولیه همه (تامین و توازن اجتماعی)، میباشد. در راستای معیارهای استخراج شده، شانزده معیار تشخیص سطح بهینه عدم توازنهای منطقهای که در شکلگیری عدالت اقتصادی- منطقهای موثر بودند بازشناسایی شدند. از میان معیارهای مذکور، نُه معیار به عنوان معیارهایی که از منظر اسلام برای ایجاد عدم توازنهای منطقهای پذیرفته شده بودند به عنوان معیارهای ایجاد سطح بهینه عدم توازنهای منطقهای در نظر گرفته شدند. در گام نهایی، معادلهای از معیارهای تعیین سطح بهینه عدم توازنهای منطقهای در نظر گرفته شد که در آن متغییر وابسته عبارت است از سطح بهینه عدم توازنهای منطقهای و متغییرهای مستقل که در واقع نه معیار پذیرفته شده در بخش قبل میباشند، عبارتند از: ۱٫ نسبت اسراف و تبذیر در منطقه؛۲٫ سطح مزیت منطقه در تولید کالاهای ضروری؛۳٫ تقاضای داخلی برای کالاهای غیرضروری واجد مزیت منطقهای؛۴٫ سطح (یا نرخ رشد) محصولات بخشهای دارای مزیت منطقهای؛۵٫ سطح بهره وری نیروی کار (فرهنگ کار- مهارت- استعداد و توان)؛۶٫ موجودی نهادههای تولید (نیرویکار، سرمایه خصوصی، سرمایه و منابع طبیعی)؛۷٫ میزان سرریزهای فضایی (داخلی- بین المللی)؛۸٫ میزان سرمایه اجتماعی ؛۹٫ میزان بلایای طبیعی. این معادله دارای ویژگیهایی اعم از غیر صفر بودن، مثبت و یکنوا و شامل اثرات متقاطع و علیّتهای تجمعی میباشد. در مطالعات تجربی از طریق تعریف شاخصهای مناسب با معیارهای استخراج شده و روشهای مناسب بهینهیابی، میتوان مقدار سطح بهینه عدم توازنهای منطقهای را از طریق معادله معرفی شده تخمین زد.
کلمات کلیدی:
اقتصاد اسلامی، اقتصاد منطقهای، عدم توازنهای منطقهای، عدالت اقتصادی، عدالت جغرافیایی
العنوان: التحلیل النظری للمستوى الأمثل من الفوارق الإقلیمیه فی نظریه الاقتصاد الإسلامی
الباحث:علی موحدی کیا
الاستاذ المشرف: الدکتور محمدمهدی عسکری
الاستاذ المساعد: الدکتور حجه الله عبدالملکی
الفرع الدراسی: الدراسات الإسلامیه و الإقتصاد
الخلاصه:
العداله هی أعظم هدف یسعى المجتمع إلى تحقیقه. ولکن تحقیق هذه الرغبه الفطریه یتطلب النظر إلى المجتمع والبیئه الطبیعیه، وذلک لفهم وتنفیذ ذلک بشکل صحیح. والهدف من هذا البحث هو الإجابه على سؤال یعتمد على القضایا ذات الصله بالعداله الاقتصادیه من حیث نطاق الفوارق الإقلیمیه التی وافق علیها الإسلام. و بشکل عام، ما هی المعاییر لتقدیر المستوى الأمثل للفوارق الإقلیمیه؟
و للإجابه على هذا السؤال، قد تم جمع الکتابات ذات الصله من بالعداله الاجتماعیه و الاقتصادیه من منظور الإسلام و الفوارق الإقلیمیه و العداله الجغرافیه. فی الخطوه التالیه، و استنادا إلى معاییر العداله الاقتصادیه و الآثار المترتبه على الأسهم الجغرافیه و الاقتصادیه، و استنبطنا خمسه معاییر رئیسیه من منظور إسلامی، و التی تشمل: ۱٫ حفاظ على موقف موحد من السلع فی الاستهلاک؛ ۲٫ زیاده الإنتاجیه وتنمیه الموارد؛ ۳٫ الحق فی استخدام متساویه وعادله من الثروه والموارد الطبیعیه؛ ۴٫ قواعد مراعاه تقاسم عوامل الإنتاج؛ ۵٫ الأولی الاحتیاجات (الأمن والانسجام الاجتماعی). تم حدّدت سته عشر معیاراً تتعلق بالمستوى الأمثل للفوارق الإقلیمیه فی العداله الاقتصادیه – الإقلیمیه. و قد تم اختیار تسعه معاییر من هذه، و المعاییر یقبلها الإسلام لتطویر الفوارق الإقلیمیه إلی المستوى الأمثل. وفی الخطوه الأخیره، إستنتجت معادله من المعاییر لتحدید المستوى الأمثل للفوارق الإقلیمیه، فی المتغیر التابع الذی هو المستوى الأمثل للفوارق الإقلیمیه و المتغیرات المستقله التی هی فی الواقع تسعه معاییر المذکوره فی القسم السابق، هی: ۱٫ معدل تبدید فی المنطقه؛ ۲٫ میزه المنطقه فی إنتاج السلع؛ ۳٫ الطلب المحلی على السلع غیر الضروریه تلبیه میزه الإقلیمیه؛ ۴٫ مستوی (أو معدل النمو) من المنتجات ذات المزایا الإقلیمیه؛ ۵٫ مستوی إنتاجیه العمل (ثقافه العمل – مهارات – مواهبه وقدراته)؛ ۶٫ الوصول إلى عوامل الإنتاج (العمل ورأس المال ورأس المال الخاص والموارد الطبیعیه)؛ ۷٫ معدل انتشار المکانی (المحلی – الدولی)؛ ۸٫ معدل رأس المال الاجتماعی؛ ۹٫ معدل الکوارث الطبیعیه.و هذه المعادله لها خصائص، نحو: کونها غیر صفریه، الإیجابیه و کونها أحادیه المیل، و تشتمل علی التبادل و الآثار التراکمیه. و فی الدراسات التجربیه، من خلال تحدید المؤشرات المناسبه و اختیار الأسالیب الصحیحه للحصول علی المستویات المثلی، یمکن تقدیر الفوارق الإقلیمیه عن طریق استخدام دالّه معینه.
الکلمات الأساسیه:
الاقتصاد الإسلامی، الاقتصاد الإقلیمی، الفوارق الإقلیمیه، العداله الاقتصادیه، العداله الجغرافیه
Abstract
Justice is the greatest goal that the human society is trying to achieve, but realizing this innate desire requires looking at society and the natural environment in order to understand and implement it properly. The goal of this research is to answer the question based on issues related to economic justice in terms of the scope of regional imbalances approved by Islam. In general, what are the criteria for estimating the level of regional disparities?
To answer this question, the pertinent literature of social and economic justice from the perspective of Islam and of regional imbalances and geographical equity was collected. In the next step, based on the criteria of economic justice and the implications of geographic and economic equity, five main criteria were derived from the Islamic perspective, namely: 1. Maintaining the consolidated position of goods in consumption; 2. Maximizing productivity and development resources; 3. The right to equal and fair use of wealth and natural resources; 4. Observing rules of sharing of production factors; 5. Initial needs (security and social harmony). In line with the criteria, sixteen criteria were identified that are pertained to optimum level of regional imbalances in economic justice and the formation of an effective open area. Among these, nine criteria accepted by Islam for developing regional imbalances were selected for the optimal level of regional imbalances. In the final step, the equation of the criteria for determining the optimal level of regional inequalities were considered, in which the dependent variable is the optimal level of regional imbalances and independent variables are actually nine criteria listed in the previous section, namely: 1. Dissipation rate in the region; 2. The advantageous position of the area in the production of goods; 3. Domestic demand for unnecessary goods having regional advantage; 4. Level (or growth rate) of products with the regional advantages; 5. Level of labor productivity (work culture – skills – talents and abilities); 6. Access to factors of production (labor, capital, private capital and natural resources); 7. Spatial spillover rate (domestic – international); 8. The rate of social capital; 9. The rate of natural disasters. This equation has non-zero, positive and univocal characteristics and crossover and cumulative effects. In experimental studies, by defining appropriate indicators and methods for finding the optimal levels, regional imbalances can be estimated through the given function.
Keywords: Islamic economics, Regional economics, Regional Disparities, Economic equity, Geographic equity.
Imam Sadiq University
A Thesis Presented for the Degree of Master of Art
In Faculty of Islamic studies and Economics
A Theoretical Analysis of the Optimal Level of Regional Disparities in the theory of Islamic Economics
Supervisor:
Dr. Askari
Advisor:
Dr. h. Abdolmaleki
Student:
Ali Movahedikia
September 2012
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.